elay- beygzadehelay- beygzadeh، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

شیرینی زندگیمون ella

نفس زندگیمون ella .nelin

روزمرگی های من ودخترم

  تازگیا خیلی شیطون شدی همش منو عصبانی میکنی و حرف گوش نمیدی ازت نا امید شدم... عروسکی که کنارت از بس دوستس داری ولش نمیکنی شب وروز باهاته خراب شده ولی تو عاشقشی وبهش وفاداری اون از تو دست کشیده ولی تو دست از سرش برنمیداری   به فکر اینی که چطور وکجا بری خراب کاری کنی ومنو عصبانی کنی گل من بزرگ شدی ولی دست از این شیشه شیرت نکشیدی بازم توش آب وشیر میخوری انگار دوست نداری بزرگ بشی.....       ...
8 فروردين 1392

حال وهوای عید

نیم ساعت مونده بود به سال تحویل با الای خانم این عکسا رو از کوچمون گرفتم خونه ما تبریزه تو کوچه ما روبروی خونمون خونه هایه ایتالیایی وجود داره که از زمان زضا شاه پهلوی مونده ایتالیایی ها اون زمان فرار کردن چند تا عکس گرفتم از اتاق الای جون  هر خونه ایتالیایی ٦٠٠ متره با استخر که ٢ میلیارد  قیمتشه داخلشون خیلی جالبه ما میخواستیم از این خونه ها بخریم ولی تو هیچ بنگاهی یه دونه از این خونه ها برای فروش نبود داخلشون حرف نداره                             عکسا در ادامه ...
7 فروردين 1392

اسباب کشی به خونه جدید

سلام دختر نازم  :روزت بخیر الان داشتم اتاقت رو میچیدم اخه دیگه اتاقت اماده است الان خونه خاله شیرینی بیایی ببینی خوشحال میشی                 ...
6 فروردين 1392

خونه جدید اتاق دخترم

الا ن ٢ ماهه که به خونه جدیدی که خریدیم اسباب کشی کردیم گل من تازگیا دختر بدی شدی میری بابا میخوابی قبلا از پیشم تکون نمیخوردی تو اتاقت هم که نمیخوابی الان که یه راه پله با اتاق ما فاصله داری دیگه اصلا نمیری تو اتاقت بخوابی نمیدونم آخرش چطوری باید تو رو عادت بدم که تو اتاقت بخوابی چند روز پیش هم که بابا اتاقت رو رنگ کرد وسایلتو چیدم بعد ازت عکس انداختم اینم چند تا عکس از اتاقت...                           عکس ها در ادامه مطلب.... ...
6 فروردين 1392

خونه خاله بعد از عروسی

عسل من اینجا فیکس ٦ ماهته رفته بودیم عروسی نوه خاله من تو تالار صدای موسیقی اونقدر بلند بود که همش گریه کردی ختی پنبه تو گوشات کردم ولی اثر نکرد طبقه بالای تالار رفتم تا گوشات اذیت نشه اخه شیر خوار بودی پیش کسی هم نمیتونستم بزارم البته مامان که٤ ماه بود برای همیشه رفته بود خواهرم هم که نمیتونست نگهت داره چون فقط شیرمادر میخوردی ...خلاصه بعد از عروسی خونه خاله مولود رفتیم تا بابات یباد دنبالمون این عکس رو هم همون جا آیدا دختر خالت ازت گرفت.......... ...
5 فروردين 1392

28 اسفند

گل من هر کاری میکنم تو اتاقت بخوابی این کار رو نمیکنی نمیدونم دیگه باید چیکار کنم از شانس بدت هم تو خونه جدیدی که خریدیم اتاقت یه طبقه بالاتره حالا دیگه اصلا نمیتونم راضیت  کنم تنها بخوابی چند روز پیش بابات اتاقت رو آماده کرد و منم ازت چند تا عکس گرفتم رنگ اتاقت رو دوست نداشتی اسرار میکردی که یاسمنی کم رنگ باشه ما هم اطاعت کردیم مگه میشه به تو نه گفت اینم چند تا عکس از اتاقت وخودت .....                                  عکسها در ادامه مطلب.... ...
5 فروردين 1392